گاهی دستی می آید تا رفیق راه شود تا نفس تنگ شده ات را تازه کند و تو نمی دانی که جانش به مرداب بسته است بوی تند آشوب میدهد شریک قافله است دستها را با احتیاط باور کن گاهی دستی که می آید کج است تاب و نفست را می بَرد گاهی "نا"رفیق سگش شرف دارد به دست رفاقتی که خنجرش هر روز تیز تر است! ...
نظرات شما عزیزان:
|